عبرتهای بیمارستان گاندی و آتش
تاثیر آتش بر سازه
حسب اتفاق، سانحه آتشسوزی در بیمارستان گاندی چند روز پس از سالگرد پلاسکو اتفاق افتاد. سازه فولادی و نمادین پلاسکو پس از تحمل چندین ساعت حرارت سرانجام کمر خم کرد و فروریخت و در ویرانههای آن جان چندین تن از آتش نشانان تلاشگر تهران هم بر باد رفت. سی دی ماه سالگرد پلاسکو بود و تنها ۵ روز بعد، سانحه بیمارستان گاندی رخ داد. ذکر چند نکته درباره این اتفاق ضروری است:
۱- به محض اینکه نام ژاپن شنیده میشود بسیاری از افراد به یاد «زلزله» و تلاشهای پژوهشگران ژاپنی برای سازههای مقاوم در برابر زلزله میافتند. ولی عجیب است که در کشور ما گفته نمیشود که ژاپنیها از همان سالی که «کار جدی» بر روی زلزله را شروع کردند (یعنی سال ۱۹۲۳) از همان سال کار جدی بر روی مساله آتش را هم آغاز کردهاند. در ایران، ما ژاپن را با موضوع زلزله میشناسیم ولی با موضوع آتش نمیشناسیم. چرا؟
۲- سیلی اول و جدی ای که تمدن نوین ژاپنی از زلزله خورد مربوط میشود به زلزله ۱۹۲۳ کانتو (در توکیو) که باعث یک تراژدی حیرتآور در پایتخت ژاپن شد. متأسفانه زمان رخداد این زلزله نزدیک به ظهر بود (ساعت ۱۱ و ۵۸ دقیقه) یعنی وقتی که مادران ژاپنی عموما در حال آماده کردن ناهار بودند. زلزله رخ داد و وجود آتش آشپزخانهها در منازل باعث شد که فقط چند ساعت پس از زلزله، شعلههای آتش در خیابانها و کوچههای مختلف ژاپن زبانه بکشد. شهروندانِ وحشت زده از دود و آتش و ویرانی، سراسیمه شروع به فرار از آتش کردند و در فضاهای باز (مثل پارکها) پناه گرفتند، ولی غافل از اینکه باد دارد آتشِ نقاط مختلف را به هم میرساند. این اتفاق باعث شد که شهروندانِ بیخبر از سرعت حرکت آتش، در پارکها در محاصره آتش قرار بگیرند… و تصاویر وحشتناکی از پخته شدن و کشته شدن گروههای چندهزار نفره شهروندان توکیو از آن روز حکایتِ تلخِ خاطره ژاپن از آتشِ بعد از زلزله است.
۳- کوروساوا کارگردان معروف ژاپنی نقل میکند که: کودک بودم و دست در دست برادر بزرگترم سراسیمه در کوچهمان از مقابل ویرانهها رد میشدیم و سوختن خانه ها را در آتش میدیدم. آن لحظاتِ سوختن خانهها و وحشت کودکی را فراموش نمیکنم. بله در ژاپن مساله آتش به اندازه زلزله مهم است. از سال ۱۹۲۳ (صدویک سال پیش) تا کنون. این فاجعه شبیه وضعیت پس از انفجار بمب اتم است؛ ولی خیر، این شهر یوکوهاما در مجاورت توکیو (مشابه کرج برای تهران) پس از آتش است. همه چیز سوخته. هزاران جنازهی سوخته بر روی هم. (تصاویر درلخراش است اما اگر خواستید در ویکی پدیا ببینید)
۴- پس از پلاسکو، بیمارستان گاندی سومین سازه بلندمرتبهای است که طی این سالها به دلیل سهلانگاری در عملیات عمرانی میسوزد. برج هتل آسمان شیراز+ در مجاورت خیابان زند، چهار سال پیش در حین عملیات ساخت، آتش گرفت. چرا؟ چون مذاب جوشکاری طبقات بالا بر روی انبار وسایل زیرزمین میریخت و شروع آتش در زیرزمین، تمام برج را گرفتار آتش کرد. برج رامیلا+ در چالوس سازه بلند دیگری بود که سه سال پیش درگیر آتشسوزی شد. سازه بلندمرتبه گاندی سومین برج بلندی است که طی این «سالهای پس از پلاسکو» درگیر آتش میشود. اینها ادامه همان بحثی است که درباره ژاپن طرح شد. آنها همانقدر که زلزله را جدی گرفتهاند، مساله آتش را هم جدی گرفتهاند. ولی وضعیت در ایران چگونه است؟
۵- بحث آتش و سازه بحثی پیچیده است اما مسالهای که میتوان در یک یادداشت کوتاه به آن اشاره کرد، مسئله تنشهای پسماند و اُفت مشخصات مکانیکی اعضای سازه پس از آتش است. به چه معنی؟ اگر بخواهیم سانحه بیمارستان گاندی یا برج آسمان شیراز را از منظر فنی-مهندسی نگاه کنیم صورت مساله این است: در اثر حرارت، اعضایِ باربر سازهای «چه میزان از مقاومت خود» را از دست دادهاند؟ این سوال اگر که جدی گرفته شود «اقدامات عملی» برای مقاوم سازی را باعث میشود. یعنی مالک باید با بهرهگیری از دانش نوین به این نتیجه برسد که: سازهای که بخشی اعضای آن در معرض حرارت بوده، آیا در زلزله آینده عملکرد (Performance) مورد انتظارِ قبل از آتشسوزی را خواهد داشت.
۶- خلاصۀ عبرتهای اصلی بیمارستان گاندی این موارد است:
- مساله آتش در ایران هنوز آن قدر که باید جدی گرفته نشده است.
- در سازه های بلندمرتبه، مساله آتش اهمیت بیشتری پیدا میکند (به دلیل بزرگای بارها/نیروها و پیچیدگی فرآیند خرابی)
- ارزیایی «مقاومتِ از دست رفته» پس از آتش، یک اقدام ضروری است که باید توسط مجموعههای تخصصی (و نه نمایشی) صورت پذیرد تا احتمال آسیب به سازه در زلزلههای آتی پیشبینی شود.
دیدگاه خود را در مورد مطلب این صفحه بنویسید